سرخط خبرها

معلم اندیشه‌ورز هنر | یادی از مرحوم اصغر کفشچیان مقدم، نقاش فقید مشهدی

  • کد خبر: ۳۶۴۷۰۱
  • ۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۱
معلم اندیشه‌ورز هنر | یادی از مرحوم اصغر کفشچیان مقدم، نقاش فقید مشهدی
کفشچیان مقدم نقش مهمی در زیرساخت آکادمیک هنر ایران دارد. در کارنامه‌اش، بیش از پانزده کتاب و حدود هفتاد مقاله به چشم می‌خورد.

مریم شیعه | شهرآرانیوز؛  در آتلیه کوچک دانشگاه و بین صندلی دانشجو‌ها قدم می‌زند. عادت به نشستن ندارد. با همان لبخند آرام و عینک باریک، دقایق طولانی کنار سه‌پایه‌ها می‌ایستد. گاهی دستی روی شانه شاگردی می‌گذارد و گاهی هم قلم نازکی را روی بوم می‌لغزاند. توی آتلیه بوی رنگ و تربانتین می‌آید.

نور از پنجره‌های بلند کلاس، می‌تابد و دانشجو‌ها به آرامی، لکه‌های رنگ را پخش می‌کنند. صدای کشیده شدن آرام قلم‌مو، روی بوم نقاشی، موسیقی متن بی‌کلام کلاس‌هایش است. نکاتش را همان لحظاتی مطرح می‌کند که دانشجو‌ها مشغول کارند و نکات به خوبی، در ذهنشان می‌نشیند. دانشجو‌ها با دست‌ها و لباس‌های رنگی، روی بوم‌های نیمه‌تمام خود خم شده‌اند و دیوار آتلیه، پر از طرح‌های قدیمی است. 

در پایان هر جلسه، همه را نگه می‌دارد و به نقد نقاشی‌هایشان می‌پردازد. از همان دوران دانشجویی، آنها را برای شرکت در نمایشگاه‌های گروهی تشویق می‌کند و ایرادات حرفه‌ای‌شان را می‌گوید و الفبای برخورد حرفه‌ای را به آنها می‌آموزد. می‌خواهد هنرمندان تازه‌کارش، هوای آن بیرون را هم تجربه کنند. او سازوکار برگزاری نمایشگاه‌ها را خوب می‌شناسد. سال‌هاست که میان تدریس و سامان‌دهی و داوری در رفت‌وآمد است.

از دبیری نمایشگاه‌های مهم نقاشی گرفته تا داوری جشنواره‌های ملی، به تربیت نسلی می‌پردازد که امروز خودشان، مربی هنرجویان تازه‌اند. در کلاس‌هایش خبری از مهارت‌محوری خشک نیست. کاری هم به شعار‌های روشن‌فکرانه دیگران ندارد. او همان‌قدر که از نقاشی و چیدمان و فرم حرف می‌زند، از اقتصاد هنر، قرارداد و شأن حرفه‌ای هم می‌گوید. کلاس‌هایش را شبیه میدان خلق و عرضه می‌بیند، نه یک چهاردیواری برای بایگانی رنگ‌ها. 

به‌عنوان مدیرگروه دانشجویان نقاشی و مجسمه‌سازی دانشکده هنر‌های تجسمی دانشگاه تهران، ساعت‌های زیادی را به شنیدن، قانع کردن و نه گفتن می‌پردازد تا کیفیت کلاس‌ها را بالا و بالاتر ببرد. شب‌ها در خانه هم، قلم‌مو را زمین می‌گذارد و قلم در دست می‌گیرد. او مقالات زیادی درباره نقاشی معاصر ایران به چاپ می‌رساند. روز‌های کاری او همیشه به همین‌اندازه طولانی است.

معلم اندیشه‌ورز هنر

از کوچه‌های مشهد تا کوچه‌های سوربن

«اصغر کفشچیان مقدم» سال‌۱۳۴۲ در مشهد به دنیا می‌آید و نوجوانی‌اش با مجلات هنری و تمرین‌های وقت و بی‌وقت می‌گذرد. پس از دبیرستان، راهی تهران می‌شود و در پردیس هنر‌های زیبای دانشگاه تهران نقاشی می‌خواند و در‌۱۳۷۰ کارشناسی می‌گیرد. عطش دانستن، اما او را پشت میز‌های دانشگاه نگه نمی‌دارد. به فرانسه می‌رود، در دانشگاه استراسبورگ کارشناسی‌ارشد و سپس دکترای هنر‌های تجسمی می‌گیرد و بعد مسیرش تا سوربن ادامه پیدا می‌کند.

در سال ۱۳۸۷ دومین دکترای خود را در رشته تاریخ هنر‌های تجسمی اخذ می‌کند و به‌واسطه تحصیل در دو دانشگاه هنری مطرح فرانسه، تجارب بسیاری کسب می‌کند. او با کوله‌باری از دانستنی‌ها به ایران بازمی‌گردد و خیلی زود، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران می‌شود. به‌تدریج تا مرتبه دانشیاری بالا می‌رود و از مشاوره علمی برای سازمان زیباسازی شهر تا مسئولیت‌های مدیریتی، از کمیته‌های ارزیابی دکتری تا بازنگری سرفصل‌های نقاشی ارشد، به ایفای نقش می‌پردازد. 

کفشچیان مقدم نقش مهمی در زیرساخت آکادمیک هنر ایران دارد. در کارنامه‌اش، بیش از پانزده کتاب و حدود هفتاد مقاله به چشم می‌خورد. ترکیبی از پژوهش‌های تاریخ هنر، نقد و یادداشت‌های نظری که در نشریات داخلی و بین‌المللی منتشر شده‌اند. او در شورا‌های انتخاب هنرمندان برای حضور‌های بین‌المللی ازجمله جشنواره دوسالانه ونیز نقش دارد و دبیر «هنر جدید» است. 

داوری جشنواره‌های بسیاری را برعهده می‌گیرد و در کنار اینها، در نمایشگاه‌های متعدد شرکت می‌کند. او در صحبت‌هایش، بار‌ها بر مسئولیت موزه‌ها و گالری‌های شهری برای حفاظت از میراث هنرمندان همان شهر تأکید می‌کند؛ ایده‌ای که تا واپسین لحظات عمر از آن می‌گوید و می‌نویسد.

در میانه سنت و نوسازی

پاییز‌۱۴۰۰ استاد اصغر کفشچیان‌مقدم پس از ابتلا به کووید-۱۹ و به دلیل ایست قلبی از دنیا می‌رود. او در نوزدهم مهر و در سن پنجاه‌وهشت سالگی برای همیشه چشم از جهان می‌بندد و بنابر وصیتش، پیکر او به مشهد منتقل می‌شود. دو روز بعد از درگذشتش، در آرامستان خواجه‌ربیع، به خاک سپرده می‌شود و جامعه هنری، به سوگ تازه‌ای می‌نشیند.

او از نسل هنرمندانی بود که مفهوم آکادمی را از انبار مدارک بیرون کشید و به کارگاه اندیشیدن نزدیک کرد. او با دست‌های رنگی و کتاب‌های باز، بین فرم و فکر، تعادل ساخت. رفتنش، فقدان یک نام نبود؛ گسست یک زنجیره پیگیر بود که دانشجویان را از آتلیه‌های کوچک به نمایشگاه‌های بزرگ متصل می‌کرد. 

در سال‌های اخیر، نقاشی در ایران میان سنت و نوسازی، تعادلی تازه یافته است. نسل جدید با جسارت سراغ مفاهیم، رسانه‌ها و بیان‌های شخصی رفته‌اند و پشت این جریان، حضور استادانی است که در این مسیر ناشناخته، راهنمای تازه‌واردان بوده‌اند. هنرمندانی که کلاس را از کارگاه‌های مهارت به کارگاه‌های اندیشه هنری تبدیل کرده‌اند. آنها پلی شده‌اند میان بوم و مفهوم و با نقد، پژوهش و تربیت هنرجو، روح نقاشی ایرانی را زنده نگه داشته‌اند. در سایه آنهاست که امروز گالری‌ها رنگ اندیشه به خود گرفته‌است و نقاشی ایران، زبان جهانی، اما ریشه‌دار یافته است.

***

معلم اندیشه‌ورز هنر

علی‌اصغر کفشچیان‌مقدم در سال‌۱۳۶۶، نقاشی دیواری عظیم «بیانیه ورزشی» را به مساحت ۱۰۸۰ مترمربع در دانشگاه تهران اجرا کرد. این اثر فیگوراتیو که اجرای آن سه‌سال طول کشید، وضعیت جامعه و رویداد‌ها را به تصویر می‌کشد. نقاشی از سمت چپ با شخصیت‌هایی آغاز می‌شود که به سمت دشمن هجوم می‌برند. یکی از آنها سنگی در دست دارد که نماد رمی‌جمرات است و چهره‌ها شبیه حجاج هستند.

مشعلی در دست یکی و کتابی در دست دیگری، نمادی از رویکرد ورزشی-انقلابی همراه با دانش است که دستی آسمانی نیز آنها را همراهی می‌کند. در مقابل، جبهه مادی‌گرای دشمن با نیروی نظامی و مشعلی که به کمک اهرم مکانیکی برافراشته شده، به تصویر کشیده شده است. در این بخش، شخصیتی با سر توپی شکل، نماد انسانی است که بین مسخ‌شدگی و تلاش برای رهایی در نوسان است. این بخش نقدی بر فضای ورزشی قبل از انقلاب است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->